English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8794 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
whaleboat U قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
yawl U قایق چهار پارویی یا شش پارویی حمل شده در کشتی
shells U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shell U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shelling U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
scooter U روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooters U روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
pulling boat U قایق پارویی
cutter U قایق پارویی
rowboat U قایق پارویی
rowboats U قایق پارویی
cutters U قایق پارویی
coble U قایق پارویی
kayak U قایق پارویی اسکیموها
frigate U نوعی قایق پارویی
kayaks U قایق پارویی اسکیموها
frigates U نوعی قایق پارویی
dinghy U قایق کوچک پارویی یابادبانی
proa U قایق پارویی وبادبانی اندونزی
wherry U قایق سبک پارویی مسافری
dinghies U قایق کوچک پارویی یابادبانی
whalers U قایق صید نهنگ
whaler U قایق صید نهنگ
gig U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
powerboats U قایق موتوری
gasboat U قایق موتوری
powerboat U قایق موتوری
motorboat engine U قایق موتوری
motorboat U قایق موتوری
ferries U قایق موتوری
ferried U قایق موتوری
ferry U قایق موتوری
ferrying U قایق موتوری
motorboats U قایق موتوری
powerboat racing U مسابقه با قایق موتوری
speedboat U قایق موتوری سرعت
speedboats U قایق موتوری سرعت
daycruiser U قایق موتوری کوچک
motorboat racing U مسابقه با قایق موتوری
outboarder U راننده قایق موتوری
powerboating U راندن قایق موتوری
diver U راننده قایق موتوری
motor launch U قایق موتوری کرجی
parasailing U بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
outboard motor U موتوری که روی قایق سوارشده
outboard motors U موتوری که روی قایق سوارشده
drag boat U قایق موتوری مسابقه سرعت
cigarrette U قایق مسابقه بزرگ موتوری
powerboat U قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
powerboats U قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
storm boat U نوعی قایق سبک هجومی موتوری
speedboat U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
motor torpedo boat U قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
speedboats U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
sea skiff U قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
sportfisherman U قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
hydroplanes U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplane U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaning U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
parakiting U بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومیبل یا قایق موتوری
wherry U قایق باریک یک نفره
paddler U قایقران قایق باریک
johnboat U قایق دراز و باریک
canoe U نوعی قایق باریک سبک
canoes U نوعی قایق باریک سبک
sternman U پاروزن قسمت عقب قایق باریک
canoe U قایق باریک وبدون بادبان وسکان
canoes U قایق باریک وبدون بادبان وسکان
battering rams U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering ram U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
veneer U چوب مخصوص روکش مبل و غیره
plays U نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
playing U نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
played U نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
play U نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
references U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
skirt U پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
skirts U پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
skirted U پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
canalboat U قایق مخصوص کانال
skeeter U قایق مخصوص روی یخ
whale man U صیاد نهنگ نهنگ گیر
iceboat U قایق مخصوص مسابقه روی یخ
sheet bend U گره مخصوص وصل دو طناب قایق
surfboat U قایق مخصوص هوای توفانی یا خیزاب
frostbiter U قایق مخصوص حرکت درهوای سرد
lanky a U درازو زشت
drive U راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
drives U راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
iceboat U قایق مخصوص رانندگی روی سطح یخزده
rumrunner U ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
spatulas U مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
spatula U مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
gaff U میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
automotive U وسیله موتوری موتوری
swath U ردیف باریک راه باریک
swathe U ردیف باریک راه باریک
swathes U ردیف باریک راه باریک
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
dingey U کرجی پارویی
row boat U کرجی پارویی
shallop U کرجی پارویی
pair oar U کرجی دو پارویی
physical motor pool U پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
praam U کرجی یا پارویی اسکاندیناوی
skiff U کرجی پارویی کوچک
pinnace U کشتی کوچک پارویی
bull whale U نهنگ نر
whales U نهنگ
alligators U نهنگ
cetus U نهنگ
alligator U نهنگ
ceti U نهنگ
whale U نهنگ
gavial U نهنگ هندی
sperm whales U نهنگ عنبر
sperm whale U نهنگ عنبر
baleen U استخوان نهنگ
train oil U روغن نهنگ
bull whale U نهنگ ماده
whaler U نهنگ گیر
whalers U نهنگ گیر
whale calf U بچه نهنگ
fluke U انتهای دم نهنگ
whaling U شکار نهنگ
flukes U انتهای دم نهنگ
galleass U کشتی بادبانی و پارویی بزرگ قرون 71 و 81
to pull any one across a river کسی را با کرجی پارویی ازرودخانه گذراندن
galley U کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
gigs U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gig U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
whales U نهنگ صید کردن
whale blow U نهنگ ها اب را به بیرون می دمند
whale line U طناب نهنگ گیری
sea cow U نهنگ اسب ابی
manatee U نهنگ کوچک دریایی
blobber U چربی یاپیه نهنگ
whale U نهنگ صید کردن
narwal U نهنگ دریایی قطب شمال
narwhal U نهنگ دریایی قطب شمال
narwhale U نهنگ دریایی قطب شمال
flitch U تکه مکعب پیه نهنگ
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
finback U بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
whalebone U استخوان ارواره نهنگ عاج تمساح
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
Brits U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
tallow U پیه نهنگ وغیره که برای شمع سازی بکارمیرود
Brit U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
leviathans U جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
leviathan U جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
mopeds U دوچرخهی موتوری
motor pool U پارک موتوری
motorcades U کاروان موتوری
motor vehicle U خودرو موتوری
motor fule U سوخت موتوری
motor unit U یکان موتوری
motorized U یکان موتوری
motorcade U کاروان موتوری
push bike U در برابردوچرخه موتوری
push bikes U در برابردوچرخه موتوری
motor drive U محرکه موتوری
motorize U موتوری کردن
motorization U موتوری کردن
pool U پارک موتوری
pooled U پارک موتوری
pools U پارک موتوری
motor scooter U روروک موتوری
motorbikes U دوچرخهی موتوری
moped U دوچرخهی موتوری
aerodyne U هواپیمای موتوری
motorbike U دوچرخهی موتوری
motor vessel U کشتی موتوری
motorsports U ورزشهای با وسایل موتوری
to start a motor U موتوری را بکار انداختن
motor vehicle U وسیله نقلیه موتوری
motor transport U حمل و نقل موتوری
power driven vessel U یگان شناور موتوری
Recent search history Forum search
4express, overexpression
1 burn the boats story of hernando Cortes
0اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com